خودشناسی
خودشناسی یک پله بزرگ در مسیر موفقیت است که اگر بتوانید از آن بالا بروید واقعاً حرکت بزرگی انجام داده اید.
خودشناسی یعنی شناختن استعدادها، گرایشها، بینشها، سرمایه ها، امانتها و ودیعه هایی که خدای متعال در اختیار انسان گذاشته است. اما واقعا خودشناسی چیست؟ خودشناسی چگونه حاصل می شود؟
در ادامه این مقاله به تعریف خودشناسی و همچنین روش هایی برای دستیابی به خودشناسی میپردازیم. که از شما کاربران عزیز دعوت می کنیم در ادامه این مقاله ما را همراهی کنید.
انسان موجودى است که داراى استعدادهاى بسیار و قابلیت هاى بى شمارى است هم از نظر ابعاد روحى و معنوى و هم از نظر توان هاى جسمى و بدنى . حال اگر کسى بخواهد وجودش را در همه این ابعاد و زمینه ها بسازد (یعنى به کمال و سعادت برساند) اولین قدیم که باید بردارد ، شناخت این استعداهاست . مثلاً اگر بداند جسم و تن آدمى استعداد رشد را دارد که در هر یک از ورزشهاى موجود به فعلیت و کمال مى رسد ، راه براى برداشتن قدم دوم باز مى شود که “راه رسیدن به فلان ورزش چیست؟”
و یا اگر بداند استعداد علم و دانش را دارد یقیناً مقدمه اى مى شود براى فراگیرى علم و دانش و به فعلیت رساندن این استعداد .
یا اگر پى ببرد که قابلیت متخلّق شدن به تمام اخلاق حسنه و صفات نیک را دارد بدنبال تحقق دادن آنها در خود بر مى آید و این مقدمه اى براى خودسازى مى شود . یا اگر درک کند که از جهات مختلف دیگرى که در انسان هست فلان استعداد و فلان قابلیت و… را دارد اینها همه مقدمه مى شود براى اقدام کردن و به فعلیت رساندن! پس اولین قدم براى تحقق هر کمال و سعادتى ، شناخت استعدادهاى درونى است و این معناى این جمله است که:(خودشناسى مقدمه خودسازى است).
البته این امر مشروط به اراده و تصمیم جدى فرد است که باید در رسیدن به این خودسازى از خود نشان دهد که در این صورت توفیق الهى نیز با او یار خواهد شد.
انسان چگونه می تواند به خودشناسی دست یابد؟
در پاسخ به این سؤال نیز می توان راه های بسیاری را ذکر کرد. در ادامه، به طور خلاصه راه هایی در این زمینه عنوان خواهد شد و البته تحقیق بیشتر در این زمینه را به خود شما می سپاریم. باشد که با تفکر و تأمل بیشتر در این مورد، راهگشای زندگی خود باشید.
راه های خود شناسی
- اولین وساده ترین راه خودشناسی مطالعه است؛ انسان با مطالعه کتب مختلف همچون کتب دینی و مذهب های مختلف، روان شناسی و جامعه شناسی، علمی و … می تواند به درون خود راهی برای شناخت باز کند. شناخت علایق و کشف استعدادهاکه این به خود فرد بر می گردد. مطمئنا ً هر کسی با کمی توجه خواهد توانست به علایق و استعدادهای خود پی ببرد. شناخت ضعف ها و توانمندی هاهمان طور که بر همگان روشن است هر انسانی دارای ضعف ها و توانمندی هایی است که خودش بهتر از هر کس دیگری بر آنها واقف است. اگر فرد ضعف های خود ا بشناسد و در رفع آنها تلاش کند و همچنین توانمندی های خود را بیابد و به تقویت و تربیت آنها بپردازد در راه شناخت خود و حتی فراتر از آن گام نهاده است.
- شناخت گذشتگان؛ با شناخت گذشتگان می توان از اشتباهات آنها پند گرفت و از موفقیت های آنها الگو برداری کرد برای ارتقاء سطح توانایی ها و حتی گاهی با مطالعه گذشتگان نکاتی برای انسان روشن می شود که انسان را در راه خویش یاری می کنند.
- شناخت جهان پیرامونهمان؛ طوری که انسان با شناخت خود خواهد توانست جهان را بشناسد از طریق شناخت جهان نیز می تواند به خودشناسی برسد به این معنی که رابطه بین شناخت جهان و انسان یک رابطه مکمل است که هر کسی با توجه به توانایی خود می تواند در هر کدام از این مسیرها گام بردارد تا به هدف نهایی که همانا شناخت پروردگار یکتا است دست یابد.
- تعمق در خود (جستجوی خویشتن)؛ انسان همچنین می تواند با تعمق در درون خود و جستجوی اعماق وجود خود به شناخت برسد، شناختی عمقی و درونی. بررسی فلسفه وجودی انسان با تأمل در فلسفه ی وجودی انسان و علت آفرینش، نیاز به خودشناسی آشکارتر می شود و تعمق بیشتر در این مسئله نیز به انسان در شناخت خود کمک بسیار می نماید.
- خودآگاهی؛ خودآگاهی نیز می تواند یکی از راه های رسیدن به خوشبختی باشد. برای روشن تر شدن مسئله بهتر است در مورد خودآگاهی کمی بیشتر بدانیم.خودآگاهی انواع مختلفی دارد از جمله خودآگاهی فطری، فلسفی، جهانی، طبقاتی، ملی و … .
یک بعد خودشناسی جنبه روانشناختی آن است و به شناخت انسان از اخلاق، روحیات و ویژگیهای شخصیتی خود باز میگردد.
- افراد از نظر اخلاق و ویژگیهای شخصیتی مثل هم نیستند. برای مثال برخی افراد کاملا درونگرا هستند، در حالی که برخی دیگر برونگرا و اجتماعی میباشند. همچنین نیازها، توقعات و انتظارات افراد متفاوت است. مثلا برخی زودرنج و دمدمی مزاج هستند و برخی دیگر قدرت تحمل و مقاومت بالایی دارند و انتقاد پذیرتر میباشند.شناخت خود به ما کمک میکند ویژگیهای منحصر به فرد خود را بشناسیم.
- خودشناسی روانشناختی همچنین به ما کمک میکند با خطاهای شناختی و افکار غیرمنطقی خود آشنا شویم و آنها را تصحیح کنیم.
- فردی که میداند شخصیت او چقدر نزدش محبوب است بیمهابا شخصیت دیگران را مورد نقد پی در پی قرار نمیدهد و حتما اصول نقد کردن را یاد میگیرد، تا روابط سالمتری داشته باشند و همین طور او میآموزد که اگر مورد نقد قرار بگیرد به معنی عدم مقبولیت و طرد اجتماعی او نیست. پس خودشناسی روانشناختی روابط را بهبود میبخشد.
- با خودآگاهی به شناسایی هیجانها میرسیم و شناخت هیجانها به ما قدرت کنترل و مهار میدهد. همین طور کمک میکند هیجان دیگران را بهتر درک کرده و در نتیجه روابط خود را با آنها تنظیم کنیم.
انجام ۱۵ تمرین زیر به خودشناسی شما کمک میکند:
-
در مورد پرسشهای زیر خوب بیندیشید و با دقت پاسخ دهید:
۱. آیا به وضعیت فیزیکی (جسمی) خود رسیدگی میکنید تا بتوانید آن را شاداب و با نشاط نگه دارید؟
۲. آیا با حالات جسمانی خود مثل خستگی و بیماری کنار میآیید؟
۳. وضعیت عاطفی و هیجانی شما چگونه است؟ آیا آنها را ابراز میکنید یا به احساسی مخالف با احساسی که دارید، تظاهر میکنید؟
۴. عشق خود را چگونه اظهار میکنید؟
۵. خشم خود را چگونه اظهار میکنید؟
۶. آیا عواطف شما جسمتان را تحت تاثیر قرار میدهد؟
۷. آیا میتوانید با دیگران برخورد مناسب و همراه با مسالمت و مدارا داشته باشید؟ آیا با دیگران با گرمی و صمیمیت، رفتار میکنید؟ آیا به موقع میتوانید خود را از مردم کنار بکشید و در صورت ضرورت از ایشان دور نمایید؟
۸. آیا خود را آسیبپذیر و ضعیف نشان میدهید؟ آیا برای آزاد ساختن هیجانات خود نیاز به رواندرمانی، رفتاردرمانی و یا گروهدرمانی احساس میکنید؟
۹. آیا احساسات شما تابع شماست و یا شما تابع احساسات خود؟ آیا احساساتتان آشفته و ناگهانی هستند؟ با احساسات خود چگونه کنار میآیید؟
۱۰. آیا قواعد ذهنی شما با واقعیتهای موجود توافق و هماهنگی دارد؟ آیا نقشههایی را که در ذهنتان میپرورید، مبهم و غیرحقیقی میانگارید؟ آیا نیاز دارید که نقشههای ذهنی خود را با شرایط و اوضاع کنونی وقف دهید؟
۱۱. آیا افکار آزاردهنده دارید و یا مسایل و مشکلات را کوچک و بیاهمیت تلقی میکنید و خود را به تغافل و بی خبری میزنید؟
۱۲. آیا میتوانید روی موضوع خاصی متمرکز شوید و یا در دور باطلی قرار میگیرید؟ آیا نیاز به شناخت درمانی دارید تا افکاری روشن، متمرکز و منطبق با حقیقت داشته باشید؟
۱۳. در تصمیمگیری کدام مرکز را برای مشورت انتخاب میکنید و به آن اطمینان دارید؟ تصمیمهای عجولانه و شتابزده میگیرید و یا با هیجانات و احساسات خود مشورت میکنید و یا عقل و منطق را ترجیح میدهید (یعنی نظریات مختلف را جمع آوری میکنید تا بتوانید آنها را مورد استفاده قرار دهید)؟
۱۴. تصمیمهای مهم زندگی خود را بنویسید و کانون تصمیم گیری خود را در هر یک مشخص کنید و بالاخره کانون ارجح را پیدا کنید که جسمتان است یا قلبتان و یا ذهنتان؟
۱۵. هنگامی که حال خوش و آرامی دارید چه احساس و تفکری نسبت به خود و دیگران و نحوه ارتباط با آنها دارید و اصولا چه تفاوتی با زمانی که ناراحت و کج خلق و دلواپس هستید دارید؟ مثلا قادر به انجام چه کارهایی میشوید که در موقع بدحالی از عهده آنها برنمیآیید؟
اگر می خواهید شناخت بیشتر و بهتری از خود داشته باشید مراحل زیر را طی کنید:
- کمتر فکر کنید و بیشتر نگاه کنید: تقویم کاری و کارت اعتباری نسبت به داستانی که در ذهن خود بافته اید، چیزهای بیشتری در مورد شما و شخصیتتان به شما خواهند گفت.
- نپرسید «چرا»، بپرسید «چه»: «چرا» پرسیدن کار فیلسوف ها و متفکران است. پرسیدن «چه» به شما جواب هایی را می دهد که می توانید به خوبی از آن ها استفاده کنید.
- برای خود هدف تعیین کنید: چیزی که دنبال آن هستید اطلاعات زیادی در مورد شما خواهد گفت. مشکلی ندارد که چیزی را بخواهید که ظاهراً مناسب شما نباشد اما شخصیت شما همانی است که خواسته هایتان نشان می دهند.
- تحقیق کنید: در مورد خودتان تحقیق کنید. ببینید دیگران در مورد شما چه فکر می کنند. دیدگاه های دیگران نزدیکی بیشتری به واقعیت شخصیتی شما خواهد داشت.
- به یادگیری ادامه بدهید: سعی کنید خودتان را به چالش بکشید و بدین شک اشتباهاتتان را پیدا خواهید کرد و در نهایت آن را اصلاح می کنید.
نکته ی مهمی که باید بدانید این است که خودشناسی به همین راحتی و به طور طبیعی حاصل نمی شود. برای بدست آوردن آن باید تلاش کنید. بزرگ ترین اشتباهی که می توانید بکنید این است که با خود فکر کنید همه چیز را در مورد خودتان می دانید و چیز بیشتری برای یادگیری در مورد خودتان وجود ندارد.
همه فکر می کنند که استثنا هستند و در این احساس خطری نهفته است. هر کسی که به دیگران بگوید خود را به خوبی می شناسید بدون شک یک فرد نادان است. پس خود را تافته ی جدا بافته ندانید.
عالی بود ممنون از سایت خوبتون